. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع - شب تاسوعا - حضرت عباس علیه السلام تا علمدارِ خیمه گاهِ من است اسدالله در سپاهِ من است سرپناهم من و ، پناهِ من است سربلند است سر‌به‌راهِ من است بَه‌به اُمُّ البنین پسر دارد شیرزاده‌َست پس جگر دارد کودکی در حرم پریشان نیست ترس در قلبِ طفلِ عطشان نیست خار و خَس که حریفِ طوفان نیست غنچه‌ای بی قرارِ باران نیست می رود مَشکِ تشنه بردارد شیرزاده‌َست پس جگر دارد تا عموجان سوارِ تابِیه شد سینه‌یِ کربلا حسینیه شد حاجتِ شامیان حُدَیبیّه شد وَ حسابِ سقیفه تسویه شد برقِ چشمانِ او خطر دارد شیرزاده‌َست پس جگر دارد مادری در حرم دعاگویش تکیه داده گلم به بازویش دخترم خورد غصّه‌یِ مویش گِره افتاد بر دو اَبرویش... او هوای تو بیشتر دارد شیرزاده‌َست پس جگر دارد حرفی از مشکِ پاره پاره نبود حرفی از اِضطرار و چاره نبود حرفی از آب و شیرخواره نبود حرفی از گوش و گوشواره نبود بودنش در حرم اثر دارد شیرزاده‌َست پس جگر دارد اسداللهِ کربلا عبّاس یلِ اردوی نینوا عبّاس چشم و دستِ گِره‌گشا عبّاس ضربِ قلبِ رقیّه یاعبّاس ندبه خوان معجری به سر دارد شیرزاده‌َست پس جگر دارد .