|⇦•غریب گیر آوردنت.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دور ورت جنجاله تنت چقدر بی حاله رفتن همه اما شمر هنوز توی گوداله برای بار چندمه میزنه خنجر و فدات شه خواهر و غریب گیر آوردنت تشنه سر بریدنت با اسبا رفتن روی تنت با نیزه زد تو دهنت ای کوفیان خیره سر چند نفر به یک نفر *زینب اومد رو تل زینبیه، تا نگاه کرد "وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ" شمر روی سینه ی حسین نشسته، صدا زد" وامـحمـداه صلّى عـلیك مـلیك السّمـاء هذا حسین مـرمـل بالدمـاء مـقـطع الاعضاء..." یا رسول الله! دشت پر از حسینه... گفت: حسین من!...* تورا به خاطر دِرهم چه درهمت کردند چنانکه شرح تن تو به آخرت افتاد ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست درآن شلوغی اگر بارها سرت افتاد آنقدر نيزه رفت و آمد كرد  بدن شاه نامرتب شد *یکی از اصحاب شنید صحبت های حضرت زینب سلام الله علیها تو خيمه با ابی عبدالله رو، میگفت: حسین جان! اصحابت باهات تا آخر هستن یا نه؟ یاریت می کنن یا نه؟ اینو شنید و اومد پیش حبیب، حبیب! خانم زینب نگرانه، پاشدن چند نفری از پشت خيمه بی بی رو صدا زدن... بی بی جان! ما که نمردیم، ما تا آخرین قطره خون با حسینیم... بی بی دعاشون کرد... امشب یه‌‌ وقت تو تاریکی بی‌بی زینب دید یه نفر داره هی خم میشه چیزی برمی‌داره تو دامنش می ریزه، جلوتر میره تکرار میکنه... اومد جلو تا نگاه کرد داداشش حسینه، چیکار میکنی؟ آقا فرمود: فردا تو بیابون پر خاره، پر سنگه، دارم جمع میکنم، پاهای بچه هام صدمه نخوره...* ↫