۳۱ (دفن شهدای کربلا) بنی اسد من چارمین امامم نامم علی و حیدری مرامم بر گل فاطمه بود سلامم گشته ام خونجگر من ز داغ پدر این گل پرپر نور عین است بابای مظلومم حسین است آه و واویلا زین مصیبت۲ بنی اسد این جا بود گلستان بر جان رسد عطر و بوی شهیدان منم ز داغ پدرم پریشان یک طرف اکبر است چون گل پرپر است گشته ز کینه اربا اربا از ظلم و جور جمع اعدا آه و واویلا زین مصیبت۲ بنی اسد خون جگر رباب است از این مصیبت هر دلی کباب است اصغر به پشت خیمه ها به خواب است غرقه خون پیکرش پاره شد حنجرش حرمله آمد رو به رویش با تیر کین زد بر گلویش آه و واویلا زین مصیبت۲ من بر پدر بودم همیشه حساس بنی اسد غربت نمودم احساس آن دم که شد بی دست و بی سر عباس گل ام البنین شده نقش زمین فرقش ز ظلم و کین دو تا شد جانش به راه دین فدا شد آه و واویلا زین مصیبت۲ بنی اسد یک بوریا بیارید پیکر پاکش روی آن گذارید از داغ او اشک بصر ببارید او بود غرق خون پیکرش لاله گون پیکر پاکش روی خاک است صد پاره گردیده و چاک است آه و واویلا زین مصیبت۲