*زمینه حضرت رقیه(س)* *بند اول* عمه قربونت بره چرا آخه روی خاک خوابیدی عمه قربونت بره رنگ صورتت میگه ترسیدی عمه قربونت بره فکر کنم باز خواب زجر و دیدی... عمه قربونت بره سر تا پا تن تو غرق خونه عمه قربونت بره بمیرم موهات نمیشه شونه عمه قربونت بره زدنت سیلی و تازیونه... هرکی ندونه من که خوب میدونم چه بلایی سرت آوردن هر کی ندونه من که خوب میدونم گوشواره از گوش تو بردن شام و کوفه تو رو آزردن عمه فداتشه رقیه؛شیرین زبونم کل وجود تو درده؛دردت به جونم... حالت وخیمه نداره؛تعریف عزیزم تو درد میکشی و واست؛من اشک میریزم... ///آه رقیه جانم.../// *بند دوم* من ازش بدم میاد از همونی که منو سیلی زد من ازش بدم میاد دختر زجر میزنه حرف بد من ازش بدم میاد از اونی که به بابام گفت مرتد من ازش بدم میاد از همون دزدی که برد گهواره من ازش بدم میاد نیزه داری که کارش آزاره من ازش بدم میاد حرمله سر به سرم میزاره... عمه کلافم؛حوصله ندارم؛از سفر کی میرسه بابا میخوام ببینه؛دختر سه سالش؛شده مثل مادرش زهرا... عمه بابامو میخوام حالا... میگم به بابا نبودی؛من سیلی خوردم عمه نبودش توو این راه؛حتما میمردم... میگم به بابا که زجر از؛ موهام کشیده زد با لگد توی پهلوم؛اون خیر ندیده... ///آه رقیه جانم.../// *