🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بند اول خاطره دارم زیاد از این هوای حرمت بهار عمرم گذشت با روضه های حرمت محرما سینه زدم با خادمای حرمت کرب و بلایی شدم با زائرای حرمت زینب ایران دعایی در حق گدای بینوا کن سفارشم رو به علی موسی الرضا کن ۲ تو این شبای عزا زخم دلم کاریه برا غریبیه تو اشک چشام جاریه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بند دوم اومدی از مدینه تا زائر دلبر بشی برا غریبیه رضا مادر و خواهر بشی من بمیرم که بین راه اسیر غم ها شدی همسفراتو کشتن یکه و تنها شدی زینب ایران خدارو شکر طعنه وو دشنام نشنیدی سر برادرت, رو نیزه ها ندیدی ۲ با این همه سختیا دنیا بهت رنگ نزد وقتی رسیدی به قم کسی بهت سنگ نزد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بند سوم دور و بریات میگن خیلی غریب و مضطر رضا رضا می گفتی تو لحظه های آخر دور و بریات میگن گریه زیاد می کردی دلت میخواسته خانوم پیش رضا برگردی زینب ایران برادرت رو دشمنا عجیب کشتن نبودی مادری کنی غریب کشتن۲ جلو چشای زینب حسین و تشنه کشتن با نیزه ها و شمشیر به زیر دشنه کشتن