. _ [بند اول] در و شکستند با یک ضربه سره مادر و شکستند بد جوری غرورِ حیدر و شکستند در و شکستند چهل نفری زدن تا دیدن تو فاطمه پشت دری زدن تا دیدن تو پشت در بی سِپری زدن ای مدینه دلت اومد حیدر ببینه فاطمه نقشِ رو زمینه 🖤🖤🖤 [بند دوم] چه کربلایی بستی از خونِ حنجر چه حَنایی جلوی زینب زیر دست و پایی چه کربلایی حیا نمیکنن کشتنت ولی تو رو رها نمیکنن سر و آخه تشنه که جدا نمیکنن وای یک ضربه ضربه پشت ضربه پشت ضربه دخترت تو دست و پای اسبه .👇