زمانى كه حضرت مسلم علیهالسلام را بالای بام دارالعماره بردند در حال ذكر گفتن بود
ديدند از گوشۀ چشمش اشک جارى است
گفتند پسر عقيل اگر شجاعى را می خواستند مثال بزنند ، نام تو را می بردند ، چه شده گريه میكنی؟
فرمود گريهی منبراى خودم نيست
براى آقايی گریه میکنم كه به همراه خانواده اش عازم اينجاست
کوفهمیا خورشید؛ اینجا شب زدهها و خفاش ها منتظرند ؛
اینجا شب پرهها کورند و تو را نمی بینند!
کوفه میا حسین جان ؛ اینجا ، دیری است صدای گام علی علیه السلام را از ذهن بی مقدار خود تارانده ...
شهادت مسلم بن عقیل علیه السلام را تسلیت عرض می نماییم
https://eitaa.com/Arbabhosyn