بمیره خواهرت
با یا رب یارب کشتی مادرو
با مادر مادر کشتی خواهرو
با بی رحمی زد تیر وآخرو
حسینجان
آه ای مادرمن بمیرم
دیگه جانیست شده نیزه در نیزه
من بمیرم میکشی آه با فرود هر نیزه
رسیدم گودال، اما با هراس
لباتو رو دیدم مشغول دعاست
تنت رو دیدم زیرِ دست وپاست
حسینجانم...
آه ای مادریه نفر نیست
بده آبی که از لبات ازهمواشه
یه نفر نیست بگه قاتل
از روی سینه ات پاشه
اجازه بده تا جلوتر بیام
که از زیر نیزه خلاصت کنم
بیا صورتت رو نکش روی خاک
اصلا اومدم التماست کنم
بمیرمبمیرم که غارت شدی
میرم خواهش از دشمنت میکنم
میرم پس میگیرم لباس تو رو
خودم پیرهنت رو تنت میکنم
یکی داره پیرهن و میدزده
پیروهن که نه کفن میدزده
یکی داره با کهنه خنجر
سر و از روبدن میدزده
غریبم غریبم یه کاری بکن
جلو بچه ها حرف بد میزنن
من و مثل بابا کشیدم روخاک
تو رو مثل مادر بی هوا زدن..
انگار اومد غم بر قلب من فرود
خنجری که سر تو از پیکرت ربود
*اومد بالا سر داداشش...*
رگاتومیبوسم
گلوتو میبوسم
تو رو خدا دست وپا نزن ..