دست اوست، آری! هر چند به خدا ضرری نمی‌رسانند [، بلکه به خودشان ظلم می‌کنند]، لیکن طلاق زیاد می‌شود و حدود، اقامه و اجرا نمی‌شود. آیا واقعاً چنین خواهد شد؟ سلمان! سوگند به آن‌که جانم به دست اوست، آری! در آن زمان است که زنان آوازه‬ ‏خوان می‌شوند و آلات موسیقی جلوه می‌یابند و به دنبال آن اشرار امتم پیدا می‌شوند. آیا واقعاً چنین خواهد شد؟ سلمان! سوگند به آن‌که جانم به دست اوست، آری! در آن زمان ثروتمندان امتم برای تفریح و سیاحت، افراد عادی برای تجارت و کسب درآمد و فقرا برای ریا و خودنمایی به حج و عمره می‌روند. جمعیتی پیدا می‌شوند که تفکر و تدبر و تفقه آنها برای غیر خدا [و اغراض غیرالهی] است. زنازادگان زیاد می‌شوند و قرآن را با آواز و غنا می‌خوانند و به خاطر دنیا بر سر هم می‌ریزند و با هم درگیر می‌شوند. آیا واقعاً چنین خواهد شد؟ سلمان! قسم به آن‌که جانم به دست اوست، آری! در آن زمان به محارم تجاوز می‌کنند و به دنبال گناهان می‌روند. اشرار و بدان بر خوبان مسلط می‌شوند. دروغ علنی می‌شود و لجاجت نمایان می‌گردد. بیچارگی‌ها نمایان می‌شود. با لباس‌ها به هم فخر می‌فروشند و مباهات می‌کنند و ظرف‌های ناشایست را پر می‌کنند. نرد و شطرنج و آلات موسیقی مورد پسند [مردم] واقع می‌شوند. امر به معروف و نهی از منکر را انکار می‌کنند، به طوری که مؤمن خوارتر از کنیز می‌گردد. هم‏دستی میان زاهد [نما] ها و قاریان [بدکردار] نمایان می‌شود. اینها همان‌ها هستند که در آسمان‌ها آنها را پلیدان ناپاک می‌خوانند. آیا واقعاً چنین خواهد شد؟ سلمان! قسم به آن‌که جانم به دست اوست، آری! در آن زمان ثروتمند از وضعیت فقیر هراسان نمی‌شود، به طوری که گدا یک هفته کامل از مردم گدایی می‌کند، ولی کسی را که چیزی در دستش بگذارد، نمی‌یابد. آیا حقیقتاً چنین اتفاقی خواهد افتاد؟ سلمان! قسم به آن‌که جانم به دست اوست، آری! در آن زمان «روبیضه» به سخن می‌آید. پدر و مادرم به فدایت یا رسول اللّه! «روبیضه» دیگر چیست؟ کسی که تا به حال صحبت نمی‌کرد، برای امور عموم مردم به سخن می‌آید و جز کمی از او فرمان نبرند.... [۸] ب) روایت دوم، روایتی مفصلی است که در کتاب الکافی از امام صادق (ع) نقل شده است. امام صادق (ع) در ابتدای این روایت، در پاسخ یکی از یاران خود که با اشاره به برخورد تحقیرآمیز منصور عباسی با آن حضرت از ایشان می‌پرسد: «اینان تا کی باید سلطنت کنند و ما کی از [آزار آنها] راحت و آسایش می‌یابیم»، می‌فرماید: آیا نمی‌دانی که هر چیزی مدتی دارد؟ … آیا این سخن تو را سود می‌بخشد که بدانی هرگاه زمان این امر [و پایان دولت آنان] فرا رسد، از چشم‬ ‏برهم‏‬ زدنی زودتر رخ می‌دهد؟ اگر تو می‌دانستی که آنها در درگاه خداوند چه وضعی دارند، خشم تو نسبت به آنها بیشتر می‌شد. اگر تو یا [حتی] همه ساکنان زمین کوشش کنند که آنها را از نظر گناه به وضعی بدتر از آنچه اکنون در آن به سر می‌برند، درآورند، نمی‌توانند. پس [مراقب باش] شیطان تو را نلغزاند و پریشان نکند؛ زیرا عزت و سربلندی تنها از آن خدا، رسول او و مؤمنان است، ولی منافقان نمی‌دانند. آیا نمی‌دانی هر کس منتظر امر باشد و در برابر آزار و ترسی که به او وارد می‌شود، شکیبایی پیشه کند، فردای قیامت در صف ما محشور می‌شود. آن‌گاه آن حضرت نشانه‌های آخرالزمان یا عصر ظهور دولت حق را چنین برشمرد: [۱] آن‌گاه که دیدی حق مرده است و اهل حق از میان رفته‌اند؛ [۲] ستم همه جا را فرا گرفته است؛ [۳] قرآن فرسوده شده و بدعت‌هایی از روی هوا و هوس در مفاهیم آن به وجود آمده است؛ [۴] دین بی محتوا شده است، همانند ظرفی که آن را واژگون می‌سازند؛ [۵] اهل باطل بر اهل حق بزرگی می‌جویند؛ [۶] شر آشکار شده است و از آن نهی نمی‌شود و هر که کار زشت انجام دهد، معذورش می‌دارند؛ [۷] فسق آشکار شده است و مردان به مردان و زنان به زنان بسنده می‌کنند؛ [۸] مؤمن، سکوت اختیار کرده است و سخنش را نمی‌پذیرند؛ [۹] فاسق دروغ می‌گوید و کسی دروغ و افترایش را به او باز نمی‌گرداند؛ [۱۰] بچه کوچک، مرد بزرگ را خوار می‌شمارد؛ [۱۱] پیوند خویشاوندی بریده می‌شود؛ [۱۲] هر که را به کار بد بستایند، خوش‏حال می‌شود؛ [۱۳] پسربچه همان می‌کند که زن می‌کند؛ [۱۴] زنان با زنان ازدواج می‌کنند؛ [۱۵] مداحی و چاپلوسی فراوان شده است؛ [۱۶] مرد، مال خود را در غیر راه طاعت خدا خرج می‌کند و کسی از او جلوگیری نمی‌کند؛ [۱۷] چون شخص مؤمنی را ببیند، از کوشش او به خدا پناه برد؛ [۱۸] همسایه، همسایه خود را آزار می‌دهد و در این کار مانعی برای او نیست؛ [۱۹] کافر خوش‏حال است از آنچه در مؤمن می‌بیند و شاد است از اینکه در روی زمین فساد و تباهی می‌بیند؛ [۲۰] آشکارا شراب بنوشند و کسانی که از خدای عزّ و جلّ نمی‌ترسند، برای نوشیدنش گرد هم آیند؛ [۲۱] امر به معروف‏کننده خوار است؛ [۲۲] فاسق در آنچه خدا دوست ندارد، نیرومند و ستوده ا