سوال از مرز ایران و آذربایجان : سلام‌ خانم‌خراسانی عزیز خدا قوت.عزداریهاتون قبول. قبلا گفتم دوست داشتم تو حیاط منزلمون تو فضای باز دهه محرم بگیرم. به همسرم گفتم در حد یک تا یک ساعت و نیم.در خونه باز باشه.یه چای وخرما.در حد همین محله خودمون.همسایه ها هر کی خواست میاد.یه قرآنی میخونیم و مداحی و روضه گوش میدیم. اما موافقت نکردند. از اون روز انگار زمینگیر شدم.فکر میکنم یه بار سنگینی رو دوشم هست.که حتی برای انجام واجباتم سنگینم کرده.یه حس بدی دارم.یه دل پری از همسرم دارم. احساس بیهودگی میکنم. خودم و خانواده مو مدیون اهل بیت میدونم.ما خانوادگی اربعین کربلا رفتیم. شاید این کوچکترین کاریه که براشون میتونستم انجام بدم.اما لیاقت نداشتم. همسرم این لیاقت رو از خانواده سلب کرد.