منوی بالا
فارسی

www.islamquest.net
منوی اصلی
بازدید
66124
آخرین بروزرسانی: 1397/09/26
کد سایت fa14614 کد بایگانی 14858 نمایه آثار قناعت و فرق آن با بخل
طبقه بندی موضوعی میانه روی و اعتدالفضایل اخلاقی
اصطلاحات بخل (بخیل، خسیس، خسّت)قناعت
گروه بندی اصطلاحات سرفصلهای قرآنیاصطلاحات اخلاقی
اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
قناعت در زندگی چه آثاری را در پی دارد و چگونه آن را با خساست در زندگی تشخیص دهیم؟
پرسش
قناعت در زندگی چه آثاری را در پی دارد و چگونه آن را با خساست در زندگی تشخیص دهیم؟
پاسخ اجمالی
قناعت در لغت به معنای بسنده کردن به مقدار کم، از کالای مورد نیاز، و رضایت به چیزی است که نصیب شخص میشود. در احادیث گاهی کلمه قناعت به معنای مطلق رضایت به کار رفته است. در تفاوت قناعت و بخل گفتنی است: قناعت بیشتر در اخلاق فردی مطرح است و مربوط به استفاده بهینه از امکانات زندگی و اجتناب از زیاده روی در هزینهها و مصارف و رضایت به نعمتهای الاهی است، اگر چه اندک باشد، در حالیکه بخل مربوط به اخلاق اجتماعی است، آن گاه که انسان باید به یاری دیگران بشتابد و از امکانات مالی و اعتباری خویش در جهت مصارف مورد نیاز جامعه استفاده نماید، بخل بورزد و هزینه نکند.
پاسخ تفصیلی
قبل از پرداختن به موضوع قناعت، معنای لغوی و اصطلاحی و تفاوت آن با بخل مورد بررسی قرار گرفته و سپس به ارزش و آثار آن میپردازیم:
معنای قناعت و تفاوت آن با بخل
الف) معنای قناعت: قناعت در لغت به معنای بسنده کردن به مقدار کم، از کالای مورد نیاز، و رضایت به چیزی است که نصیب شخص میشود.[1] در احادیث گاهی کلمه قناعت به معنای مطلق رضایت به کار رفته است. امام علی (ع) در نامهای به عثمان بن حنیف میفرماید: آیا خودم را قانع کنم که بگویند او امیرالمؤمنین است و با آنها در سختیهای روزگار مشارکت نداشته باشم؟[2]
در علم اخلاق قناعت در مقابل حرص استعمال میشود. صفت قناعت موجب میشود که شخص به مقدار نیاز و ضرورت بسنده کند و زاید بر آنرا نطلبد.[3] بنابراین میتوان گفت قانع کسى است که به اندک بسنده مىکند و ناخشنود نمىشود و به سهم خویش راضی است.
ب) تفاوت قناعت با بخل: در تفاوت قناعت و بخل گفتنی است: قناعت بیشتر در اخلاق فردی مطرح است و مربوط به استفاده بهینه از امکانات زندگی و اجتناب از زیاده روی در هزینهها و مصارف و رضایت به نعمتهای الاهی است، اگر چه اندک باشد، در حالیکه بخل مربوط به اخلاق اجتماعی است، آنگاه که انسان باید به یاری دیگران بشتابد و از امکانات مالی و اعتباری خویش در جهت دستگیری و یاری افراد نیازمند استفاده نماید، بخل بورزد و هزینه نکند. قناعت نمود مناعت طبع و بزرگواری و زهد و تحمل آدمی است، در حالیکه بخل صفت رذیله و ناشی از حقارت نفس و نمود خودخواهی انسان است.
در این عرصه آدمیان به چهار دستهاند:
1. خود می خورند و به دیگران نیز میدهند، ایشان اهل انفاق اند.
2. خود نمیخورند و به دیگران میدهند، ایشان ایثارگرانند.
3. خود میخورند، ولی به دیگران نمیدهند. ایشان بخیلاند.
4. خود نمیخورند و به دیگران نیز نمیدهند، ایشان پست و لئیماند.
میشود که انسان نه خود از مال خویش بهره ببرد و نه به دیگران بدهد، ولی این در نهایت پستی و لئامت و بدتر از بخل است، زیرا انسان بخیل تنها به دیگران نمی دهد و خود از مال خویش بهره دارد. بهترین حالت این است که انسان با رعایت قناعت هم خویش از مال خویش بهره لازم داشته باشد و هم زیادی آن را انفاق و ایثار کند و دیگران را نیز در بهره مندی خویش شریک نماید و با دردمندان و نیازمندان جامعه همدردی داشته باشد.
عقل عامل مهمی در گزینش قناعت است. حضرت علی (ع) میفرماید: "آن که خردورزی کند، قناعت پیشه میکند".[4]
عقل قناعت را به علت آثار ارزشمند آن، بر میگزیند و آن را به سود شخص میداند. و از جمله آثاری که به دنبال دارد: بینیازی انسان از غیر خود و قدرت یافتن آدمی برای تحمل کمبودها و صبر بر آنها، گرچه انسان در ظاهر با قناعت، از امکانات ظاهری استفاده کمتری میکند، ولی به جهت عاقبت قناعت، این عمل مورد پذیرش عقل است. هر اندازه سطح دانش شخص نسبت به جهان و نفس خود بیشتر میشود و با عمق بیشتری به مسائل انسانی توجه میکند، در پذیرش صفات پسندیده انسانی، از جمله صفت قناعت، آمادگی بیشتری پیدا میکند.
با آنچه بیان شد روشن مىگردد که قناعت جلوه اى از حالت و ملکه زهد است که در رفتار و سطح معیشت زندگى انسان پدید مى آید و در واقع زندگى زاهدانه همان زندگى با قناعت ساده و به دور از آزمندى، رفاه زدگى، تجملگرایى و تنوع طلبى است.
امیر المؤمنین (ع) نیز قناعت را به زندگى ساده و کم زرق و برق و سبک تفسیر کرده است: "به اندک دنیا بسنده کنید تا دینتان سالم بماند؛ زیرا مؤمن به اندکى که کفایتش کند قناعت دارد".[5]