۳۹
(حضرت زینب س)
می رود از این جهان
عمه ی صاحب زمان
اخت الحسین امشب،رود سوی عقبی
مهمان شود زینب،بر حضرت زهرا
یا زینب کبری۲
این گل زهرا نشان
می رود سوی جنان
بانوی بی همتا،رود از این دنیا
راحت شود امشب،از رنج و از غم ها
یا زینب کبری۲
او که با عزت بود
عازم جنت بود
در لحظه ی آخر،یاد حسین افتاد
با اشک و با ناله،سر بر زمین بنهاد
یا زینب کبری۲
باشد او در شور و شین
یاد غم های حسین
بود گل زهرا،غم مبتلا امشب
افتاده او یاد،کرب و بلا امشب
یا زینب کبری۲
این گل زهرا نما
بوده یاد کربلا
افتاده او یاد،پیکر روی خاک
گرید گل زهرا،بر آن تن صد چاک
یا زینب کبری۲
او غمین و خسته است
قلب او بشکسته است
به یاد غم های،کرب و بلا گرید
بهر حسین ماه،بر نیزه ها گرید
یا زینب کبری۲
دیده جسم بی کفن
پیکری صد پاره تن
دیده که دشمن زد،شرر به هر خیمه
تن بر روی خاک و،سر بر روی نیزه
یا زینب کبری۲