شب شهادت حضرت زهرا س به سبک : ((امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است)) امشب شب جان دادنِ -- ام ابیها است ، زینب معزا است فردا امیرالمومنین -- غریب و تنها است ،زینب معزا است امشب چراغِ خانه ی -- حیدر بُوَد روشن ،روشن تر از گلشن فردا ولی این خانه خاموش و غم افزا است ،زینب معزا است امشب شبِ دردِ دلِ -- زهرای اطهر است، دخت پیمبر است فردا ولی افسوسِ این -- گرمی دلها است،زینب معزا است امشب کُند بر زلف زینب شانه آهسته ، با دست بشکسته فردا خبر از شانه نیست -- این رسم دنیا است ، زینب معزا است امشب شب یاسین تلاوت کردنِ مولاست، بالا سرِ زهراست فردا ولی از سوزِ دل --آه و واویلا است، زینب معزا است امشب کنار فاطمه --ساقی کوثر هست،آن شیر داور هست فردا ولی دور از همین-- سیّدِ والا است ، زینب معزا است امشب مدینه غم فزا -- شور و نوا دارد، بوی عزا دارد فردا عزای بی بیِ -- دنیا و عقبا است،زینب معزا است امشب حسن نالد بر آن -- قباله ی پاره - به سّرِ گوشواره فردا همین سّرِ نهان --روشن به مولا است ، زینب معزا است امشب حسین بن علی - در پیش مادرش،بنشسته کنارش فردا ولی از مادرِ --غم دیده جدا است،زینب معزا است امشب زِ حال فاطمه -حیدر خبردار است، در دل عزادار است فردا کنار قبر او -- بزمی مهیا است ،زینب معزا است امشب نفس می آید از -- گلزار ولایت ،از گلشنِ رحمت فردا خزان آید به این -- گلزار طاها است ، زینب معزا است امشب زیک دستش کُند - تکیه به آن دیوار ، در محضر دلدار فردا شبانه در مزار -- مهمان خدا است ، زینب معزا است شعر : بهمن جعفری زینجناب