🔸شعرخوانی میثم داودی برگزیده "شعرماه" در محفل مهروماه اردیبهشت 1403 🔺ویژه برنامه روز معلم و تجلیل از شاعران معلم استان قم متن کامل شعر👇 پی یک جرعه برق معجزه در کوره راهی سخت نگاهم را چلاندم پهن کردم روی بند رخت صدای نیچه و کانت و هگل توی سرم پیچید نخ سیگارهایم مار شد، بر حنجرم پیچید کلافه سینما می رفتم و کابوس می دیدم خودم را در شبی بی انتها محبوس می‌دیدم سکوتم آینه، در انتظار مار زنگی بود دلم تندیس میدان، با کبوترهای سنگی بود پر از خشم و هیاهو بعد جنگ و صلح و رسوایی به سوی یار برمی گشتم از صد سال تنهایی شب از دیوار دنیا شره می کرد و زمین می ریخت به جانم ماه، اما شک به شک نور یقین می ریخت سفر کردم به سوی بارگاه صبح، راهم داد رسیدم آفتاب مهربانی‌ها پناهم داد سلامم داد، پاسخ دادمش بین هیاهوها نگاهش کردم و سویش دویدم مثل آهوها قفس بودم، مرا اعجاز دیدارش کبوتر کرد سپس بیرون کشید از برزخ تردید و باور کرد شفایم داد، چشم اشک بارم کاسه خون شد به قلبم سنگ می زد عقل، طفلک باز مجنون شد ضعیف و خسته سویش آمدم، مهمان نوازی کرد فقیری را به لطف خویش غرق بی‌نیازی کرد سراج الله شد تا یافتم صبح جوانی را نشانم داد راه زندگی را، مهربانی را 🔻🔻؛ محفل شعر ماهانه مهر و ماه 🔺🔺؛ 🔺 | ایتا | اینستاگرام