حاج آقا جواد فرمودند :
خانم والده می فرمودند که یکبار از خواب بیدار شدم دیدم آقا در دل شب در آن سکوت و تاریکی مثل ابر بهاری اشک می ریزد و فریاد و ناله عاشقانه اش سکوت شب را درهم شکسته است ، با تعجب پرسیدم :
آقا! این همه گریه برای چیست؟! آقا فرمودند : از آن چیزی که من اطلاع دارم اگر شما مطلع بشوی به کوهها فرار می کنی ، سپس فرمودند :
من تعجب می کنم که چرا تا حالا دیوانه نشده ام.
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135