هدایت شده از تبلیغات عجایب
برادر شوهرم دکتر حاذقی بود..... ۱۲ سال بود ازدواج کرده بودم و در حسرت بچه میسوختم هر بار به شوهرم میگفتم بریم پیش پزشکی که برادرت معرفی کرده میگفت اون با پول دکتر شده چیزی حالش نیست تا اینکه یه شب اتفاقی دیدم مادرشوهرم به شوهرم پیام داد (اونا رو دادی بخوره نکنه یادت بره) از اون روز بهشون مشکوک شدم یواشکی با همدستی برادر شوهرم.... https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375 داستان چکاوک...