هدایت شده از 
داشتم ظرفها را خشک میکردم و تو قفسه ها میچیدم،که گوشی همسرم زنگ خورد. گوشم را تیز کردم بشنوم داره چی میگه که فقط متوجه خداحافظیش شدم و بعدش صدای در حمام و باز شدن آب اومد. از وقتی که گواهینامه پروازش را گرفته بود و خلبان شده بود نسبت به من خیلی بی توجه شده بود.😢 یه شب بهم گفت فردا میخوام برم پرواز و یکی دوشب نیستم، صبح زود بیدار شد و لباس خیلی شیک پوشید و رفت. بعد از دو روز که برگشت 😳... https://eitaa.com/joinchat/1709637633Cd7fa12489d