هدایت شده از تبلیغات عجایب
آقا دیشب خونه دخترعموم افطار دعوت بودیم یکم حرف زدیم و بعد دختر عموم بلند شد تا تدارک افطار رو ببینه همینطوری که گرم صحبت با شوهرش بودیم یهو دیدم یه سفره ای تزئین کرده در حد رستوران های مجلل دهنم باز مونده بود شوهرمم هی اشاره می‌کرد که ببین ببین دیگه بعد افطار داشتیم میرفتیم دخترعموم و کشیدم کنار گفتم سمیه راستش و بگو ازکجا یاد گرفتی گفت چون دوستت دارم میگم بیا اینجا صفر تا صدش و یاد بگیر🙊👌 https://eitaa.com/joinchat/3827695868C5e48efc96d