اصحاب المهدی
نشست تو ماشین، دستاش می لرزید، بخاری رو روشن کردم، گفت: ابراهیم ماشینت بوی دریا میده! گفتم: ماهی خریده بودم. گفت: ماهی مرده که بوی دریا نمی ده! گفتم:هر چیزی موقع مرگ بوی اون جایی رو میده که دلتنگشه ... گفت: من بمیرم بوی تورو میدم ...♥️
#عاشقانه_شهدا