┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ پناهگاه 📿 ✨بسیجی ها می ایستادند روی خاک نماز می خواندند. ابراهیم گفت: خدا را خوش نمی آید اینها این همه راه بیایند بعد بیایند روی سنگ کلوخ نماز بخوانند. آمد به آقای عبادیان گفت: یک کلنگ بردار بیار ببینم! گفت :میخواهی چه کار؟ حاج ابراهیم گفت : می خواهم اینجا حسینیه درست کنم. گفت: حسینیه؟ اینجا! با کدام بودجه؟ ابراهیم گفت: من کاری به بودجه و این چیزها ندارم، یا حسینیه را می زنید یا یک صندوق اینجا می زنم به همه می‌گویم نفری دو تومان بیندازید توش تا بودجه اش تأمین شود... ادامه داد: کلنگ اول را من میزنم، تا بیست روز دیگر اینجا باید یک حسینیه باشد... همان کار را هم کردند... آن حسینیه الان هم هست، به اسم ابراهیم هم هست. ✍🏻 علی اکبر همت پدر شهید محمد ابراهیم همت. 📚 برگرفته از کتاب به مجنون گفتم زنده بمان ص 149 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺 📿 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍