┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 🌸 ()💫 💎گوهر معرفت خداوند و گسستن از غیر او و خائف بودن از حضرتش، از امورىاست كه در این فراز دلنشين از مناجات، از پروردگار جهان مسئلت شده است. ✨«اِلهى وَ اَلْحِقْنى... فَاَكُونَ لَكَ عارِفا؛ گوهر معرفتِ بارى تعالى» ✍️در این عبارت، ابتدا از خداوند درخواست اتصال به نور عزت و بارگاهكبریایى‏اش، شده است و سپس به سه محصول پربار این وصل و الحاق اشارهرفته است. كه اولین آنها، عارف شدن به مقام پروردگار عالم است. ✅نكته قابل توجهى كه بايد در مقام توضيح این عبارت ذكر نمود اين است كه عرفا،معرفت را به دو قسم تقسیم نموده‏اند: معرفت استدلالى و معرفت شهودى. معرفتاستدلالى آن است كه آدمى از طریق آثار و آیات و نشانه‏هایى كه در جهان خلقت مشاهدهمى‏كند، خداوند و اسماء و صفات او را بشناسد و نسبت به مقام حضرتش عارف گردد. 🔰این بیانِ سید الشهداء علیه‏السلام در دعاى عرفه كه مى‏گوید: «اِلهى عَلِمْتُ بِاخْتِلافِ الْآثارِ وتَنَقُلاتِ الْاَطوارِ اَنَّ مُرادَكَ اَنْ تَتَعَرَّفَ اِلَىَّ فى كُلِّ شَىْ‏ءٍ؛ خدایا دانستم كه مرادِ تو از اين همه آثارِمختلف و از گوناگون شدنِ تحولات جهان اين است كه خود را در هر چیز نسبت به منبشناسانى و من نسبت به تو معرفت پيدا كنم» ناظر به معرفت استدلال مى‏باشد. 💠آن حضرت همچنين در جاى دیگرى در آن مناجات مى‏فرمايد: اِلهى اَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ اِلَى الْآثارِ، فَارْجِعْنى اِلَیْكَ بِكَسْوَةِ الْاَنوارِ وَ هِدایَةِالْاِسْتبْصارِ حَتّى اَرْجِعَ اِلَیْكَ مِنْها، كَما دَخَلْتُ اِلَیْكَ مِنْها مَصُونَ السّرِّ عَنِ النَّظَراِلَیْها وَ مَرْفُوعَ الْهِمَّةِ عَنِ الْاِعْتِمادِ عَلَیْها. ✨خدایا! تو امر نمودى كه براىِ شناخت تو به آثار و نشانه‏ها مراجعه شود ولىمرا به تجلیات انوار و به راهنمایى مشاهده و بینایى قلب ارجاع ده، تا بى‏توجهبه آثار (معرفت استدلالى) به شهود حضرتت (معرفت شهودى) نائل گردم، كهچون به این مقام و شهود دست یابم، سرّ درونم توجه به آثار نكرده و همتمبلندتر از نظر به آثار و تكیه بر آنها باشد. 💢اما معرفت شهودى آن است كه از راه تصفیه باطن و تزكیه نفس و تطهیر روححاصل مى‏شود، كه در اثر آن، آدمى اسما و صفات الهى را با قلب خویش شهود مى‏نمایدو نسبت به آنها عارف مى‏گردد، كه البته اندكى از انسان‏ها از این نوع از معرفت، بهره‏مندخواهند بود، زیرا شرايط رسيدن به آن، بسى دشوارتر از معرفت استدلالى مى‏باشد. ✳️و این نوع عرفان و شناخت نسبت به بارى تعالى بهترین نوع از انواعشناخت‏ها مى‏باشد. سيدالشهداء عليه‏السلام در دعاى عرفه در مقام دلتنگى نسبت به معرفت استدلالى وپايين بودن رتبه آن در مقايسه با معرفت شهودى و نیز در مقام اهتمام فوق العادهنسبت به معرفت شهودى، چنین مى‏گوید: ✨الهى تَرَدُّدى فِى الْآثارِ یُوجِبُ بُعْدَ الْمَزارِ فَاجْمَعْنى عَلَیْكَ بِخِدْمَةٍ تُوصِلُنى اِلَیْكَ. معبود من! آنگاه كه مى‏خواهم از طریق آثار، تو را بشناسم، سبب مى‏شود كهراه شهودت از من دور مى‏گردد، پس مرا عنایتى فرما كه به شهود جمالتدست یابم و نسبت به تو، معرفتى شهودى پیدا نمایم. ✳️و اگر بخواهیم برترى معرفت شهودى را بر معرفت استدلالى اثبات نماییم،تنها با ذكر یك مثال مى‏توانیم این مهم را ثابت كنیم و آن اینكه: اگر موجودى در پشت دیوارى باشد و ما ندانیم آن چیست، از دو راه مى‏توانفهمید كه آن، كدامیك از انواع موجودات مى‏باشد. یكى آنكه كسى، علایم ونشانه‏هاى آن را دقیقا براى ما توصیف نماید كه ما با شنیدن اوصافش، پى خواهیمبرد كه آن موجود چیست. این نوع دانستن و شناختن، همان، معرفت استدلالى است. ✅راه دیگر آن است كه خود را به پشت دیوار رسانده و آن را مشاهده كنیم. دراین صورت به معرفت شهودى دست یافتیم، كه تفاوتِ این دو معرفت در اینمثال، كاملاً واضح بوده و نیازى به توضیح ندارد. ✳️حاصل سخن آنكه، آنچه از فراز مورد بحث از مناجات درباره درخواستمعرفت نسبت به خداوند، استفاده مى‏شود مربوط به بهترین نوع معرفت، یعنىمعرفت شهودى مى‏باشد. زیرا این عبارت به اين صورت عنوان شده است كه:«خدایا مرا به نور عزت ملحق نما، تا نسبت به تو عارف گردم». و آنكه به دیدارجمال خداوند مى‏رسد و با عرفان، آن را شهود مى‏نماید، در واقع به معرفتِشهودى دست یافته است كه مقصود همه انبیا و اولیا و عرفا بوده است. و آنكه به چنینمعرفتى دست یافت، از آن پس به هر چه كه نظر مى‏كند، اول، خداوند را خواهد دید: ✨و عَنْ سِواكَ منْحَرِفا؛وصول به مقام عز خداوندى با گسستن از غیر خدا» كسى كه به شهود پروردگارش نائل گردد، دیگر غیرى را مشاهده نخواهدكرد؛ در نتیجه در لوح دلش، نقشى جز نقش یار مشاهده نخواهد نمود. 👇👇