🌾🍃🌷🍂🥀🍁🌻🍂🌼🍁🕊 🥀🍂🌼 🌷 🔰کرامات معيشتي امام 1ـ محمد بن علي گفته: امر معيشت بر ما سخت شد پدرم گفت برويم نزد اين مرد (امام عسگري ـ عليه السلام ـ) معروف به بخشندگي است. گفتم: او را مي شناسي ؟ گفت : نمي شناسم و تاکنون نديده ام ، به مقصد منزل آن جناب حرکت کرديم. پدرم گفت: چقدر محتاج هستي تا دستور دهد پانصد درهم به ما بدهند دويست درهم براي لباس و دويست درهم براي آرد و صد درهم براي مخارج، با خود گفتم کاش سيصد درهم نيز مي خواستم. براي امور ديگر، خريد مرکب و سفر به عراق عجم رفتيم تا به در منزلش رسيديم. غلامش بيرون آمد و گفت : علي بن ابراهيم و پسرش محمد وارد شوند، پس از ورود امام ـ عليه السلام ـ رو به پدرم کرد و فرمود : چرا تاکنون به اين جا نيامده ايد؟ پدرم گفت: سرورم خجالت کشيدم با اين حال به حضور شما بياييم، چون بيرون آمديم غلامش کيسه به پدرم داد و گفت :اين پانصد درهم براي لباس، آرد و مخارج ديگر و کيسه ديگر داد و گفت: اين هم براي همان اموري که نيت کردي صد درهم براي خريد يک مرکب و مخارج ديگر ؛ ولي به عراق عجم سفر نکنيد برو به شهر سوراء (نزديک حله و فرات) محمد مي گويد: پدرم رفت به سورا و با زني ازدواج کرد، و چندان ثروتمند شد که روزانه درآمدش دو هزار درهم بود.[9] 3ـ هاشمي (ابو العنيا) نقل مي کند : به حضور امام مي رسيدم به شدت تشنه مي شدم به ملاحظه ادب درخواست نمي کردم ، حضرت غلامش را صدا مي زد و مي فرمود : آبش بده.[10] 📚[9] . شيخ حر، اثبات الهداه، پيشين، ج6، ص 282. [10] . همان، ص 293. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍