اصل تکلیف است 🍀🌹
👇👇
عملیات بدر با اینکه به اهداف نهایی خود نرسید، ولی نمیدونم چرا همیشه در ذهنم بعنوان یک عملیات پیروز نقش می بنده. ✨🌹
سختی های زیادی در این عملیات کشیده بودیم و لحظات پر استرس و گاهی هم خوشحال کننده ای داشتیم. هر لحظه منتظر اتفاقی بودیم و بقول معروف، جریانات لحظه ای اتفاق می افتاد. 🌕
گاهی خبر مجروحیت دوستی، گاهی خبر شهادتی، گاهی همه چی در یک لحظه متحول می شد و عدهای در عقب می اومدن، گاهی کل خط متشنج می شد، و گاهی هم خبر عقب نشینی دشمن و شکست تک اونها خوشحالمان می کرد.💦🍀
مدت هفت روز در خط موندیم و این شرایط رو تجربه کردیم. همه خسته شده بودیم ولی از اینکه هنوز جلو دشمن کوتاه نیومده بودیم، در پوست خود نمی گنجیدیم تا اینکه خبر رسید که باید با گردان دیگری جابجا شوید. 🍀🌕
همه وسایل و اسلحه های غنیمتی رو سوار بر قایق ها کردیم و به عقب اومدیم.
مرخصی رفتیم و در این مرخصی خیلی از این پیروزی سرخوش بودیم و بین دوستان در شهر از عملیات تعریف و تمجید می کردیم.
بعد از یک هفته به پد8 در جزیره مجنون اومدیم. دیدار دوباره بچه ها خیلی شادی بخش بود. در همین حال و هوا بودیم که زمزمه ای بین بچه ها پیچید.
خبر جدید این بود که ظاهراً نیروهای بعد از ما بر اثر فشار دشمن، همه خط رو تحویل دادند و برگشتن. 🍀🌹🌸
آه از نهاد ما بلند شده بود. یعنی می شود بعد از اون همه تلاش و شب نخوابی ها و از همه مهمتر دادن بهترین دوستانمون براحتی همه چی رو باخته باشیم؟ مگه میشه؟ مگه داریم؟ اصلا روحیه عقب نشینی و باخت در وجود ما جایگاهی نداشت. جوان بودیم و مغرور....🌹🍀
هر کدوم از بچه ها گوشه ای رو چسبیده بود و در تفکری همراه با غم فرو رفته بود. نمی دونم چرا این قضیه اینقدر برامون سخت و ناراحت کننده تموم شده بود.🌕🍀
در همین احوال بودیم که فرمانده گردان همه ما رو به سنگر بزرگی دعوت کرد تا مطلبی رو عنوان کنه. بعد از دقایقی شروع کرد و گفت بله، خبر درسته و از همه اون سیل بند عقب نشینی صورت گرفته. ( هق هق بچه ها بالا گرفت و صدای گریه در سنگر پیچید.)✨🌹
و ادامه داد، ولی از حضرت امام پیامی اومده که براتون می خونم. پیام خیلی کوتاه ولی درس آموز بود. 🌹🌕
بعد از سلامی که به رزمندهها رسونده بود مضمون این بود که مگر ما مکلف به نتیجه هستیم که شما اینقدر ناراحت هستید؟ تکلیف ما انجام صحیح کار هست. شکست برای ائمه و معصومین هم بوده. بروید و از همین الان مهیا بشید برای عملیات بعدی....💦🍀.
انرژی و قدرتی که در این پیام بود هنوز هم بعد از سالها برایم عجیب است! نسخه شفابخشی که برای ما پیچیده بود چنان بچه های جنگ رو عارف کرده بود که چیزی جز خدا نمی دیدند و شکست و پیروزی براشون یکی شده بود. 🌸💎
از سنگر که بیرون اومدیم چقدر سبک شده بودیم و شاداب. تازه متوجه دیدگاه بلند امام در کارها شده بودیم.🍀🌹
.......و همه دلخوشی ما این شده بود که امام از عملکرد ما ناراضی نیست و ایشون که راضی هستن، پس خدا هم راضیه.
شبتون خدایی 🌹🌹🌹