راهمونو بست ، فکرشم نمیکردم
مادرم نشست ، فکرشم نمیکردم
گوشواره شکست ، فکرشم نمیکردم
یکی نبود بگه نامرد بس کن یه زنه
فکرشم نمیکردم اینجور بزنه
قدم نرسید آخر
حالا منمو حسرت
من موندم و یه کوچه
من موندم و خجالت
آه مادر و ، نه نمیره از یادم
من دوشنبه رو ، نه نمیره از یادم
دیوار و سر و ، نه نمیره از یادم
سند غربت بابا امضا شد
نه نمیره از یادم اون روی کبود
لبخند رو لبای بابامون و گرفتن
بی دینای مدینه دنیامونو گرفتن
قدم نرسید آخر حالا منمو حسرت
من موندم و یه کوچه من موندم و خجالت
روزگار من ، با غم دلم سر شد
حال مادرم ، هر دقیقه بدتر شد
درد پدرم ، دیگه چند برابر شد
نمیدونم چرا دستاش بالا نیومد
هی نفس نفس میزد حرفی نمیزد
سنی ندارم اما
موهام همه سفید شد
دیدی سر جوونی
ناموس ما شهید شد
@Asheghane_hazrat_zeynab