۱۶ اول فدایی راه حسینم از برای حسین در شور و شینم گر بی بدیلم ابن عقیلم کوفه میا حسین غریب مادر(۲) در کوفه آمدم تا کنم دعوت مردم کوفه را از بهر بیعت دلم شکستند بیعت گسستند کوفه میا حسین غریب مادر ابتدا آمدند بر من پیوستند بعد از نماز شب از من گسستند مولا دلخونم زین غم محزونم کوفه میا حسین غریب مادر گرچه سفیر تو اما غریبم بین این نااهلان غم شد نصیبم مسلم شد تنها اسیر اعدا کوفه میا حسین غریب مادر من که بر حسینم محرم اسرار سر را گذارم من بر روی دیوار نجل حیدرم خدا باورم کوفه میا حسین غریب مادر لحظه ی آخرم در تاب و تبم با اشک و ناله ام فکر زینبم گر رو سپیدم اول شهیدم کوفه میا حسین غریب مادر سفیر حسین و ابن عقیلم در راه ولایت اول قتیلم حرمت دریدند سرم بریدند کوفه میا حسین غریب مادر بر دارالعماره سرم بریدند در بازار کوفه جسمم کشیدند شد فصل ماتم ای وای از این غم کوفه میا حسین غریب مادر .