زمینه شب_هشتم_حضرت_علی_اکبر_ع
تو اربا اربا ، من زار و گریون
دارن میخندن کوفیا به هر دو تامون
بلند شو از جات ، بازم علی جون
می بینی عمه زینبت شده هراسون
جا داره از داغ تو بابا
صد دفعه زنده شم بمیرم
اصلا نمیشه بغلت کرد
آخه چه جور آروم بگیرم
علی علی علی اکبر 4
آه ای عصایِ ، پیریِ بابا
پیرم نکن ای خوش قد و بالای بابا
تمومِ روزام ، بی تو سیاهه
دنیامو زیر و رو نکن دنیای بابا
برای ضربه زدن اینجا
هرکی یه چیزی دست و پا کرد
هر کی نبود توی مدینه
تو کربلا یه کوچه وا کرد
اَزَم گرفتن ، هر چی که داشتم
تمومِ دلخوشیِ من روی زمینِ
عقده وا کردن ، پای تنِ تو
از بسکه داشتن از بابامون علی کینه
به روی موهات رد چنگه
به روی جسمت رد نیزه
داره میریزه از رو لبهات
هنوز عزیزم خونِ تازه
اشعار امیر قربانی فر