مرغ دلم می زند پر به هوای حسین
مرغ دلم می زند پر به هوای حسین
می بردم کو به کو شور و نوای حسین
جاذبه ی عشق او داده مرا آبرو
سرخوش و سرمستم از جام ولای حسین
عاشق و دلخسته ام دل به حسین بسته ام
کعبه ی آمال من کرب و بلای حسین
هر که به دربار او دست گدایی برد
شامل حالش شود لطف و عطای حسین
زمزمه ی یا حسین می رسد از هر کران
گشته به هر جا بلند باز لوای حسین
سوز دل خسته را جام حسینی دواست
مرهم زخم دل است اشک عزای حسین
در همه ی کائنات ولوله برپا شده
ملک و ملک نیل پوش گشته برای حسین
رایحه ی عدل و داد روح صلات و جهاد
تا ابدیت دمد از دم نای حسین
گر چه حسین شد شهید در ره دین و نماز
جان جهان می شد ای کاش فدای حسین
روز قیامت شود آتش دوزخ خموش
گر به به محشر فتد بند ردای حسین
در سفر کربلا سر ز تنش شد جدا
اکبر فرخ فر و ماه لقای حسین
یاور و همسنگرش ساقی و آب آورش
دست و سر و جان خویش کرد