|⇦•تنگ غروب عرفه... با امام زمان روحی له الفدا وتوسل به سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ روزعرفه اجرا شده به نفس حاج میثم‌ مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا می گیره دلم هوایی می شه و بونۀ آقا می گیره این روزایی كه دَم به دَم غریبی رو حس می كنم با گریه یاد غربتِ عزیز نرگس می كنم *مجلس ما قابلِ تو رو نداره آقاجان! امروز خیلی ها منتظرِ تو هستن، خیلی جاها سر میزنی، ای حاجیِ فاطمه! یه گوشه نگاهی هم به محفلِ ما بنداز، هر چی باشیم، هر کاری کرده باشیم، امروز از سَرِ تواضع اومدیم، امروز سرمون پایینِ...* تا كه بیای تو از سفر تا كه ببینی حالمو نذر نگاهت می كنم این اشكای زلالمو میون طوفان غمت شكسته بال و پر من كاشكی بیای پا بذاری به رویِ چشم تر من كاشكی بیای و سوغاتی برام بیاری بوی سیب یا كه یه مُهر و تسبیح از تربت اربابِ غریب كاشكی بیای برامون از تشنگی و آب بخونی بیای رو منبر بشینی روضۀ ارباب بخونی *روزِ زیارتیِ امام حسینِ، خدا امروز اول به زائرایِ امام حسین نگاه میکنه...* مُسلمیه دم بگیری با گریه و شور و نوا بیای و با هم بخونیم "حسینِ من كوفه نیا" كوفه نیا كه اینجاها قحطی آبه به خدا حرمله چشمِ انتظار طفل ربابه به خدا *کوفه نیا، حرمله داره سه شعبه آماده میکنه، کوفه نیا، همه بازار آهنگرا رفتن...* اینجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند با كعب نی منتظرِ رقیۀ سه ساله اند همه با فكر انتقام روز می كنن شباشونو نعلای تازه می زنن تمومِ مركباشونو *ده نفر اومدن عصر روزِ عاشورا، گفتن: امیر! ما بودیم، امیر! ما به اسبامون نعلِ تازه زدیم...* رو خاك گرم كربلا سه روز می مونه پیكرت خورشید نیزه ها می شه اینجا سر مطهرت یوسف رحیمی