#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
شب غریبانه اسیر کوچههای کوفه بود
رهسپار خانهای در ناکجای کوفه بود
خانهها خاموش و درها هم به رویش بسته، وای
کوچهگرد خسته آنشب مبتلای کوفه بود
عشق مفقود الاثر در سینهی نامردها
" طوعه" مردِ ابتدا تا انتهای کوفه بود
در دلش طوفان بهپا بود از غریبیِ حسین
گرچه خود افتاده در موج بلای کوفه بود
حکم قتلش را عبیدالله با خون مُهر زد
باعث تکفیر او زهدِ ریای کوفه بود
صبحِ فردا "یا علی" گفت و به قلب فتنه زد
شاهد شیدایی او جای جای کوفه بود
میهمانِ لبتشنه زیر بارشِ یکریز سنگ
تازه این یک چشمه از مهر و وفای کوفه بود
زینت دارالاماره شد سرِ مسلم، ولی
پیکر او پایمال بچههای کوفه بود
با غریبه هم کسی هرگز چنین ظلمی نکرد
وای من! این کی سزای آشنای کوفه بود؟
" اَیْنَ مسلم " گفت مولا چون به نیزه تکیه داد
عصر عاشورا دلش در کربلایِ کوفه بود
✍
#کمیل_کاشانی