این رفتن و نیامدنت کشت زینبت...یا الله...😭🥀 هرم عطش وسوختنت کشت زینبت...😭🥀 دشت لبت کویر شد از تشنگی حسین...😭🥀 این خشکی لب و دهنت کشت زینبت...😭🥀 رود فرات روی تنت موج می زند...😭🥀 این زخم های سرخ تنت کشت زینبت...😭🥀 دارم می میرم حسین جان...آخ...😭😭😭🥀 دق مرگ می شوم به نفس های آخرت...😭🥀 سنگین نفس نفس زدنت کشت زینبت😭🥀 بر روی تل خاکم ودیدم میان خون😭🥀آخ...😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭🥀 شمشیرو دست وپا زدنت ،کشت زینبت😭🥀 غوغا شده کنار تو از نیزه دارها😭🥀 تاراج وغارت کفنت کشت زینبت😭🥀 برسینه ات نشست وشکست استخوان تو😭🥀 در زیر دست وپا بدنت ،کشت زینبت😭🥀 مردم ز بسکه پنجه به گودال می کشی ۲😭🥀مردم...حسین جان مادرو صدا بزن....😭😭😭😭😭من که زینبم کاری از دستم برنمیاد 😭🥀 مردم زبسکه پنجه به گودال می کشی 😭🥀 غلطان و زیرو رو شدنت کشت زینبت😭🥀 غلطان و...😭😭😭😭😭به خدا بایست بمیری بااین یه بیت...😭😭😭😭😭 غلطان و زیرورو...😭😭😭😭😭باچکمه های پا بدن حسینو این وراون ورمیکردند...😭😭😭😭لااله الا الله...😭😭😭😭😭🥀 درزیر دست و پا زدنت، کشت زینبت 😭🥀 مردم زبسکه پنجه به گودال می کشی 😭🥀 غلطان و زیر وروشدنت کشت زینبت 😭🥀 آغشته گشت چادر مادر به خون تو😭🥀 این روضه های دل شکنت کشت زینبت😭🥀 بازم بگم گریه کنی...😭😭😭😭😭🥀به خدا این روضه هاسوز دله امام زمانو میسوزونه😭😭😭😭😭😭🥀🥀🥀🥀حسین جان...😭😭😭 انگشترت کجاست سلیمان کربلا😭🥀 در دست ساربان یمنت کشت زینبت😭🥀 بالا نشسته ام ببینم تورا حسین😭🥀 من می روم به کوفه غمت کشت زینبت😭🥀 خلاصه کنم...زینب صدازد حسین جان...یادت میاد گفتم بیا از این سرزمین برگردیم، اما نشد...😭😭حسین جان پاشو ببین زینبت میان یه عده نامحرم...😭یادت میاد عباسم...😭بلند شو...😭برام رکاب میگرفتی....😭 علی اکبرم....😭قاسمم...😭بلندشو زینبت داره میره...😭😭😭😭🥀🥀🥀 اما چگونه داره میره....😭🥀🥀🥀🥀🥀 کاروانا مبریدم که دراین دشت مرا کاری هست🌾 گل اگر نیست ولی صفحه وگلزاری هست 🌾 کاروانا مزنید این همه آواز رحیل 🌾 آخرین غافله را غافله سالاری هست...🌾 ترکی.... حسین جان...۲😭😭😭😭😭🥀 ترکی... از اعماق دلت بگو همه فریاد بزن....یا حسین..........😭😭😭😭😭😭🥀🥀🥀🥀🥀🥀  وسَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ... چه شود که برسرمن به دم ممات آیی🍂 که مریضم و ندارم به جز از تو آشنایی 🍂 توعلاج قلب سوزان، تو به دردمادوایی🍂