عمو_عباس_کجای_هادی_همتی.mp3
5.57M
تشنگان در تب و تاب و شَرَرَند همه از آب روان بی خبرند کربلا شعله زده بر دل و جان همه از تشنه لبی خون جگرند می رسد تا فلک کرب و بلا ز حرم ناله ای از واعطشا همه فریاد زدند نام عمو یا ابوالفضل علمدار بیا کربلا قحطی آب است عمو تشنه لب طفل رباب است عمو ای امید همه ی تشنه لبان حال شش ماهه خراب است عمو عمو عباس کجایی عمو جون به لب تشنه ی ما آب برسون ادرکنی یا ابوالغوث ادرکنی یا ابوالفضل چه شتابان ز بر ما رفتی به سوی علقمه تنها رفتی مشک خالی به روی دوش تو بود تشنه لب تا خود دریا رفتی کربلا روز عذاب است عمو کربلا قحطی آب است عمو این زمان طفل جگر سوخته را دادن آب ثواب است عمو علی اصغر بی قراره عمو جون مادرش شیری نداره عمو جون به لب خشک رباب ذکر و دعاست دیگه این آخر کاره عمو جون عمو عباس کجایی عمو جون به لب تشنه ی ما آب برسون ادرکنی یا ابوالغوث ادرکنی یا ابوالفضل خبر آمد که گل اُم بنین لب دریا ز عدو خورده کمین خبر آمد که عمو کشته شده پهلوان با علمش خورده زمین بعد از آن ناله ی یا ادرک اَخا شور و غوغایی که شد کرب و بلا می رسد سمت حرم گریه کنان به بغل داره حسین دست جدا علقمه محشر کبری شده است دیده ی فاطمه دریا شده است داغ سنگین بردار دیده... قد و بالای حسین تا شده است عمو عباس کجایی عمو جون شد چشمان پدر کاسه ی خون ادرکنی یا ابوالغوث ادرکنی یا ابوالفضل