2.08M
زبانحال زینب س با امام حسین ع ایام اسارت، کربلا تا شام واویلا وای حسین منزلی به منزلی... کوچه ای به کوچه ای سنگ زدند به خواهرت ز کربلا به کوفه ای هر چه به کودکان زدند رسید بر تنم همه رسیده ایم به شهر شام میان شور و همهمه واویلا وای حسین واوایلا وای حسین راس تو روی نیزه و یک زن خیره سری پیش چشام روی سرت ریخته خاکستری سوختم از اهانت سوختم از جسارت حرف شد از کنیزی سوختم از جنایت واویلا وای حسین واویلا وای حسین همه اسیر بودیم و بر سر بازار شدیم شرم و مُروّتی نبود پیر و جوون خوار شدیم به دختر یتیم تو طعنه زدند از پدرش طفلی زبون بسته بود داد زدند روی سرش واویلا وای حسین واویلا وای حسین یه جا دیدم که صحبت از قیمت گوشواره بود یه جای بازار دیدم فروش گهواره بود به سینه می زند رباب ز داغ شیر خواره اش گریه کند زار زند با جگر پاره اش واویلا وای حسین واویلا وای حسین حسین من درد دلم فقط برای آب نیست جای سر سبط نبی به مجلس شراب نیست یزید بی حیا چرا دست ز تو نمی کشد با چوب خیزران چرا روی لب تو می زند واویلا وای حسین واویلا وای حسین برادرم حسین من خودم رسول تو شدم کلام نا تمام تو به کوفه و شام زدم دختر کرّارم از کسی نمی ترسیدم با سخن سوزنده یزید را کوبیدم شهید من تو زنده ای حسین من نمرده ای ثبت به تاریخ شَوَد تو شکست نخورده ای ننگ به قاتلین تو تویی که پاینده ای ظلم و ستم می میرد تو تا ابد زنده ای ای جانم یا حسین ای جانم یا حسین