شور کربلا چه شوری برتر از این همچو نی غرق نوا باشی پیاده در مسیر عشق ، با دل همصدا باشی چه خوش باشد که مثل قطره ای با رود پیوندی روی آهسته آهسته ، به دریا و فنا باشی چه توفیقی است دل در نار حسرت شعله ور گردد برای نینوا رفتن، اسیر و بینوا باشی چو سیمرغی اگر قاف سعادت را طلب کردی ازل باید زقید و بند جان و تن رها باشی صراط المستقیم ما حرم تا به حرم باشد به لب ذکر خدا خوانی و در راه خدا باشی چه خوش باشد که روز اربعین همراه با جابر کنار مرقد ششگوشه و در کربلا باشی در این دنیا مقام و منصبی با این برابر نیست که مداح و خدوم و شاعر آلعبا باشی دگر جای شکایت نیست آن وقتی که دعوت نیست هر آنچه می رسد از دوست می باید رضا باشی اگر عمری به شوق دیدن جانان شدی مدهوش مخور غم ،صبر کن تا غرق در مهر و صفا باشی اربعین 1400