بسم رب الحسین(۷) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ به سمت میدان از خیمه نگا می کرد به جون ســرباز تشنـــه دعا می کرد بی خبر از اینکه ، حرملــه داشت تیرِ سه شعبه ای رو از کمون رها می کرد غریب مــادر وای(۴) حـــرملــــه زانو زد مقـــابل لشــکر سه شعبه زد بوسه به حنجر اصغر نشست رو لبهای علی گل لبخنـــد وقتی رو دستای حسین شد پر پر غریب مــادر وای(۴) یه لشکر بی رحم ،یه طفل شیرخواره یه تیــر مرد افکـــن ، یه حنـــجر پاره یه طفل قنـــداقه با دستای بستــه مضطـَــر و  گریونه رباب بیچـــاره غریب مــادر وای(۴) خـــون علــی پر کرد تمــام اَبرا  رو داغ علی ســوزوند سینهٔ صحرا رو بال ملائــک شد مثل یه گهــــواره به آسمــــون بردن عزیز زهــرا رو غریب مــادر وای(۴) به یاد لبهای خشک علی اصغــر شام غریبان و شکسته دل مادر رباب بیچاره ، خسته و دلخـــونه تو خیمــهٔ سوخته لالایی میخونه علی علی لایلای علی بالام لایلای الهی قــربون چشمـــای گریونت قربون لبهــای تشنــــهٔ خندونت سهـــم تو از دریا نشــد یه قطـــره آب گلوی عطشان از سه شعبه شد سیراب تا زنده ام آب خنـــک نمی نوشـــم رختی به جز رنگ سیا نمی پوشـم علی علی لایلای علی بالام لایلای ‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱