#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#زمزمه
سبک ای نامت در دل و جان ...
#بند_اول
آتش زد زهر جفا ، بر دل من ، بیا بیا زینب
آور تشتی به برم ، ای خواهرم ، بسوزم من در تب
پاره پاره شد جگرم
زهر کینه زد شررم
همسرم قاتلم شده
یکدمی بنشین به برم
بیا ببین زینب
رسیده جان بر لب
ز زهر کین بنگر
بسوزم من در تب
( حسن حسن جانم ، حسن حسن جانم )۲
#بند_دوم
گشتم راحت دگر از ، رنج غم و ، ز دیدن اغیار
چشمم دیگر نَفِتَد ، بار دگر ، بر آن در و دیوار
وای جگر آمد به دهان
می روم دلخون ز جهان
می روم من شکوه به لب
نزد مادر گریه کنان
غریب و خونجگرم
ببین تو چشم ترم
بگو حسین آید
به مُردنم به برم
(حسن حسن جانم ، حسن حسن جانم )۲
#بند_سوم
یا زهرا مادر من ، جسم حسن ، ز کینه شد گلگون
آتش افتاده به دل ، از غم او ، نشسته دل در خون
شد خدا گلگون کفنش
تیرباران شد بدنش
جای گل ها تیر عدو
شد ز کینه زیب تنش
فغان و واویلا
از این غم عظمی
که مجتبی مسموم
رود از این دنیا
(حسن حسن جانم، حسن حسن جانم)۲
#محمد_مبشری