◾روضۂ دفتری پیامبر(ص)◾
بهمراه مارضایی جانسوز😭😭😭
👈🏻اجرا توسط: استاد پرویزی🎙️
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
السلام علیکَ یا رسول الله، السلام علیکَ یا خیرِ خلق الله، یا سیدنا و مولانا، انا توجهنا وستشفعنا و توسلنا بکَ الی الله و قدمناکَ بین یدی حاجاتنا، یا وجیهاً عندالله، اشفع لنا عندالله
نبی در بسترو زهرا کنارش
عزیز قلب او شد بیقرارش
بگوید دخترم کمتر نوا کن
برای رفتن بابا دعا کن
◾آی عاشقان مدینه، آی عاشقان حرم پیغمبر، بیاین دسته جمع بریم عیادت پیغمبر، یا بقیة الله شب رحلتِ پیغمبره ان شاءالله یه شب بیست و هشتم مدینه ی منوره عرض ادب کنیم ،نمیدونم مدینه رفتی یا نه گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه،ان شاءالله روزیِ هممون باشه مدینه گنبد خضرای پیامبر رو زیارت کنیم( یا رسول الله آقا جان) این دلا برا مدینه ات تنگه آقا
آقا برات کاری نداره امروز یه نگاه بکنی برات کاری نداره مُهر تأیید بزنی منم مدینه ای بشم، آقا هنوز خیلیا مدینه رو ندیدن هنوز خیلیا قبرستان بقیع رو ندیدند،امشب شبه یتیمی امت اسلامِ شبه یتیمی زهرای اطهره بیاین هم ناله بشیم با حضرت زهرا(س)، بیاین امشب برا تنهایی علی گریه کنیم، آخه بعد رحلت پیغمبر دیگه کینه ها شروع میشه، آتش زدن در شروع میشه، سیلی زدن شروع میشه، پهلو شکستن شروع میشه، دست بستن شروع میشه، امشب بگو خدایا بحق اون پیامبری که میگفت آی مردم من از شما اجر رسالت نمیخوام اما دو چیز رو بینتون امانت و یادگار میزارم یکی کلام خدا قرآنه یکی اهلبیت منه آی مردم فاطمه پاره ی تن منه آخ یا رسول الله چه کردند با فاطمه ات
آی اهل عزا این روزا مدینه دو بیمار داره و دو پرستار، یه بیمار رسول خدا و پرستار فاطمه ی زهرا ، یکی امام حسن و پرستار زینب کبری، کنار بستر پیغمبر امیرالمومنین نشسته اشک میریزه زهرای اطهر نشسته اشک میریزه یه وقت دیدن در خونه باز شد امام حسن و امام حسین با دیده ی گریان وارد شدن خودشونو روی سینه ی رسول خدا انداختن ای وای امیرالمومنین میخواست حسنین رو بلند کنه از روی سینه ی پیامبر اما رسول خدا به هوش اومد فرمود علی جان بذار من اون ها رو ببویم و اونها هم منو ببوین من از اونها توشه بگیرمو اونها هم از من توشه بگیرن، علی جان حسن و حسین بعد از من ستم ها خواهند دید و با ظلم کشته خواهند شد پیامبر سه مرتبه فرمود خدا لعنت کند کسی که به این دو تن ظلم میکنه
یا رسول الله لحظات آخر سینه ات سنگین شد چشم باز کردی دیدی حسنین رو سینه ات نشسته اند امام یا رسول الله قربوت اون حسینی برم که میان گودال قتلگاه یه وقت سینه اش سنگین شد چشم باز کرد دید شمر رو سینه اش نشسته
امان از دل بی بی فاطمه ی زهرا، اونی که بابا نداره امشب هم ناله بشه با خانوم فاطمه ی زهرا
عزیزم وُ ای روزگار اَ ایی دلِ سُختم چه مُخواسی
وُ بردی بووِه مهربونُم آولا جاش غصه کاشتی
عزیزم وُ نترُم اَ یاد برُم مرگِ بووه مهربونم
وُتش گرفته مین دلُم بخدا سُخته استخونُم
عزیزُم وُنه بووِه و نه براری مو ندارُم
وُدلمه دلداری بِدُهُم که غمخواری مو ندارُم
عزیزُم وُ هرکی بووِسه یتیم بخدا درد مونه دونه
وُ هر چی انتظار کشه بووَش نمیا به خونه
عزیزم یازهرا وُ حَسنینُمه بخدا دَسِ توبسپارُم
وُشووه جمعه که بووِس آریشون سرِ مزارُم
«علی لعنة الله علی القوم ظالمین»