. کار من فاطمه بودنه... زندگی بی تو مثل زندونه زندگی بی تو ماتَمه شد همه غم‌هام مثل غم‌های جدّه‌ی تنهام فاطمه هر کجا رفتم اسمتو بردم؛ اسمتو بردم با غرور راهی‌ام سمت بی کسی تو راهی‌ام من از راه دور تا ابد سربه دار تو‌ام یا رضا بی‌قرار توام با تو تکلیف من روشنه کار من فاطمه بودنه ای که دلتنگم قدر یک دنیا قدر اشکای آخرت جای تو خالی مردم این شهر مهربونن با خواهرت گریه کردم با روضه‌ی زینب گریه کردم با داغ شام گریه کردم با روضه‌ی بازار گریه با سنگ روی بام شهر قم مهربونن همه با کسی که دلش پر غمه با تو تکلیف من روشنه کار من فاطمه بودنه یادمه هر شب روضه می‌خوندی قد کشیدم با روضه‌ها پای هر روضه با صدای تو گریه می‌کردم بی صدا روضه ها رو با چشم خود دیدم وقتی غارت شد کاروون یاد لب های تشنه افتادم گریه می‌کردم بی امون یاد اون سر که بر نیزه بود زخمیِ تیر و سرنیزه بود ای لب تشنه جان‌‌ها فدات قلب ما عرصه‌ی کربلات شاعر: رضا یزدانی نغمه پرداز: مرتضی حبیبی (س) 👇