#فاطمیه
خون گریه میکنم - بر سینه میزنم
آخه مادرمو زدن
نامحرم میزد و - باز محکم میزد و
سایه ی سرمو زدن
تا در افتاد/ سر افتاد/ با یه دست بر کمر افتاد
پرپر افتاد / پر افتاد / مادرم خونجگر افتاد
(واااااااای)
یک مادر یه طرف - یک لشگر یه طرف
لگد اومد و بعد یه آه
خم شد یاس جوون - پر زد تا آسمون
کودکش ولی بیگناه
باز هتاکی/ غمناکی / مادرم سر تا پا خاکی
معجر سوخته/در سوخته/صورت و موی سر سوخته
(وااااااااای)
بازو، تازیونه - پهلو، تازیونه
رو زمین افتاد به رو
آه از روی کبود - خون جاری شده بود
امون از سیلی عدو
چادر پاره /چشم، تاره/ رو زمین ریخته گوشواره
نور در بنده/ شرمنده / دشمنش داره میخنده
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠