#حضرت_زهرا_زمینه
وای از مدینه و وای از کرب و بلا
وای از پشت در و گودی قتلگاه
میسوزه خونه ای که مثل بهشته
میخ در بود و پر و بال فرشته
الهی بشکنه دست اون کسی که
توی نامش به معاویه نوشته
قدم قدم
توی کوچه تا دم در اومدم
نرسیده بی هوا لگد زدم
صدای ناله ی زهرا ، میون شلوغی گم شد
ضربه ای که زد به پهلو ، ضربه ی دوازدهم شد
وای از مدینه و وای از کرب و بلا
وای از پشت در و گودی قتلگاه
ناله میزنم من از ناله ی زهرا
گریه میکنم من از گریه ی زینب
اگه تو مدینه این خونه نمیسوخت
نمیسوخت تو کربلا خیمه ی زینب
رنج و عذاب
بمیرم برای زهرا و رباب
یکی تو کوچه یکی بزم شراب
نمیدونم چی بگم از ، حال و روز این دو مادر
دیگه گهواره ی محسن ، میرسه به علی اصغر
وای از مدینه و وای از کرب و بلا
وای از پشت در و گودی قتلگاه
الف قامتشون شبیه داله
پر شده چادرشون از گل لاله
ماجرای فدک و ضربه ی سیلی
ای خدا شد ارث زهرای سه ساله
موشو گرفت
ساربان به زور النگوشو گرفت
قوت چشای کم سوشو گرفت
شبیه پدر بزرگش ، با طناب دستاشو بستن
شبیه مادر بزرگش ، دیگه پهلوشو شکستن
#سعید_پاشازاده