زمینه-موسی بن جعفر علیه السلام
(باز شبِ حاجت اومد
دوباره با اشک و ناله ها
زائر جنت میشم
با دعای خیر آقام
کاظمین میرم یا باز
توی حرم امام رضا) ۲
(پا گذاشتم تو کاظمین
دوباره گریم اومده) ۲
نمی دونم چه سریه
حرمش عین مشهده
(عجب صفایی داره اینجا
آدم دلش میخواد بشینه) ۲
یه صبح تا شب با اشک چشماش
همین دو گنبدو ببینه آه
یا ابا الرضا مدد
(گوشه ی سرد زندون
بال و پرِ رفتن می گیری
آخر عمره اما
گوشه ی سیه چال اسیری
آرزوت تنها اینه رضا رو ببینی و بری) ۲
(لاغر و خسته بی رمق
بدنت رویِ زمینه) ۲
خوبه معصومه دخترت
تو رو اینجور نمی بینه
(یه تخته چوب برات آوردن
از بس شدی نحیف و لاغر) ۲
از این بدن چیزی نمونده
دیگه شدی شبیه مادر
یا ابا الرضا مدد
(لحظه های آخر شد
نفس منم که سالمه
لاغر و خستم اما
پیرهن تنم که سالمه
زخمی نیستم با نیزه
اخه بدنم که سالمه) ۲
(تا غم حسین یادم میاد
غم دل خسته خوب میشه) ۲
آخه نصیب کدوم نبی
ضرب سنگین چوب میشه
(حسین یه بین الحرمین شد
برای گریه های زینب) ۲
سرش به روی نیزه رفت و
تنش به زیر سم مرکب
آه واویلا حسین