قطعه از بحر طویل در ولادت حصرت ارباب : شب شور و سرور است شب عشق و حضور است زمین خیمه ی نور است و زمان مست ظهور است و گسترده در آفاق ببین سفره ی سور است بگوش از همه جا نغمه ی شادی رسد از پیک منادی به علی مژده که ای شیر خدا روی تو تصویر خدا سوره ی تفسیر خدا هیبت شمشیر خدا چشم تو روشن ، پسرت آمده قرص قمرت آمده صبح سحرت آمده او جلوه ی ایثار ، حسین است وفادار ، حسین است به حق ، یار حسین است به باغ تو گل خوشبوی بی خار ، حسین است حسین است که جبریل زند بوسه به رویش و کشد شانه به مویش و هزاران ملک از شوق شود زائر کویش همه سرمست سبویش که صلات است و زکات است دمش روح حیات است ﻭ ﮐﺸﺘﯽ نجات است نگاهش برکات است ببین فطرس پر سوخته بیچاره به گهواره کشد بال و پرش را پر پرواز ، حسین است سبب ساز حسین است خدا را نفس همت و اعجاز ، حسین است ببین آینه ی وجه خدا را .... ٭٭٭ حسین آمده یا عشق حسین آمده با عشق ز سر تا به قدم حسن و حیا عشق حسین آمده تا عشق بماند و براند فرس عزم گه رزم به صحرای بلا معرکه ی کرببلا بر سر بیداد چنان شیر زند نعره و فریاد و بگیرد نفس فتنه و تزویر به تکبیر و تقدیر چنین است که در عرصه ی عاشور به صد شور دهد اکبر خود را و علی اصغر خود را و ابالفضل ، یل تشنه ی آب آور خود را ندهد تن به مذلت که شرافت همه از اوست کرامت همه از اوست سیادت همه از اوست که فردای قیامت همه از اوست شفاعت همه از اوست بهشت عاشق دلباخته ی اوست که پرداخته ی اوست ادب عبد و غلامش سند عشق به نامش می توحید به جامش بشریت به خدا شیفته ی مشی و مرامش و کلامش همه نور است و شعور است در آن معرکه شور است و خدا داده به او هر چه صفا را ... ٭٭٭ گل باغ بتول است و جگربند رسول است ، عقول است همه مات جلالش به کمالش صلوات احد و احمد و آلش که صفای قدمش عطر بهشت است و از نور سرشته است خصالش و نوشته است به سر درب جنان نام زلالش به تماشای قد و قامت او چشم شده عالم امکان نفحات نفسش عطر بهاران و خدا فخر کند بر همه هستی به وجودش به سجودش به وفا و کرم و غیرت و جودش زده بر تارک آفاق ، خدا نام بلندش به کمندش دل عشاق اسیر است و امیر است و بشیر است و نذیر است و دلیر است در آیینه ی او نور مبین است و یقین است و غمش نقش نگین است بر انگشتر توحید اگر نامی از اسلام بماند به طفیل قدم اوست ز ایثار دم اوست ز لطف و کرم اوست خدا با حرم محترم اوست که او جان جهان است ، دلارام و دل آرا ... کمیل کاشانی