#امام_رضا
شاعر نورم و مضمونم اگر جان دارد
طبع من ریشه در آفاق خراسان دارد
قلمم میل به مداحی سلطان دارد
شعر آزادگی ام بیت فراوان دارد
فیض تأیید تو چون شامل این دل گردد
شاعر سوخته هم وزن به دعبل گردد
کودک طبع مرا صحن تو میدان داده
مثل هر روز ضریح تو فراخوان داده
باز آغوش به آهوی گریزان داده
دل به واگویه ی بارانی مهمان داده
زیر چتر کرمت حال گدایان خوب است
با تو حال همه ی مردم ایران خوب است
هم نفس شد نفست با نفس زائر ها
کوچه ی عاطفه ات پر شده از عابر ها
عاشق عطر عبایت همه ی شاعر ها
نظرت روی به دل هاست نه بر ظاهر ها
مثل خورشید درخشنگی ات دائمي است
مرهبا عشق كه بخشندگی ات دائمی است
کس نفهمید دلم را تو فقط فهمیدی
زخم پنهان ز طبیبان مرا هم دیدی
من به قهر آمده بودم به حرم خندیدی
تا لبم وا به شکایت نشده بخشیدی
دور بودیم به ما فیض حرم بخشیدی
قبله ی هفتم حق را به عجم بخشیدی
دلم از دور چو موجی که تلاطم دارد
هر قدم سمت حرم با تو تکلم دارد
زائر سوخته دل حق تقدم دارد
هر سلام من امیدی به علیکم دارد
ما به این درگه امید امید آوردیم
رو سفیدیم اگر موی سفید آوردیم
بنویسید گنهکار خوش آمد اینجا
هر کسی هست گرفتار بیاید اینجا
مهربانی به خدا سقف ندارد اینجا
شمس سلطان خراسان زده مسند اینجا
هر که آید به حرم اهل نظر می گردد
هر که باشد متحول شده بر می گردد
از نشابور گذشتی و قدمگاه زدی
از خراسان به نجف کرببلا راه زدی
خانه در روشنی هر دل آگاه زدی
سکه با نام علیً ولی الله زدی
از ضریحت همه دم برگ شفا میریزد
از لب زائرتان عطر دعا میریزد
تا ابد روشنی نام تو ممتد شده است
مهربانی تو در شهر سرآمد شده است
هر که نشناخت تو را حال دلش بد شده است
مشهد از دولتی چشم تو مشهد شده است
گرچه که قدر تو نشناخته همسایه ی تو
خانه در عرش خدا ساخته همسایه ی تو
کاش رفتار تو در جامعه الگو بشود
شهر از پیروی راه تو خوشبو بشود
تیرگی از دل هر طاقچه جارو بشود
دوره ی الفت صیاد و آهو بشود
کاش در حوزه همه عالم عامل بودند
همه ی مردم این ناحیه یک دل بودند
من که از کودکی از عشق پریشان بودم
عاشق خلوتی صحن رضاجان بودم
ساکن سادگی کوچه ی نوغان بودم
صبح و شب رو به حرم مرغ غزل خوان بودم
فیض همسایگی ات طبع مرا بلبل کرد
طبع من در وسط بست طبرسی گل کرد
حسن کردی🦋🦋🦋🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺