. 🏷|انگاری این نزدیکی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انگاری این نزدیکی یکی زیره آواره این اخیه گفتن ها با همیشه فرق داره چرا رفتار همه باهات فرق کرده حسین رگات حرف میزنه که صدات فرق کرده که خودمو باختم از پیشت رد شدم اما تو رو نشناختم دیدم عریانی کاش میشد چادرمو روی تو مینداختم جون سپردی تو واسه چی زینب و با خودت نبردی تو یک زنه تنهام فکره تنهایی خواهرو نکردی تو ای حسین زینب کجا و مجلس می حسین میوفته از نیزه سرت هی حسین ۰ ای حسین ای حسین ای حسین ۰ ناله های محزونی توی گوشه صحرائه این بنیه گفتن ها از زبون زهرائه تو رو حسین مادرت یک لحظه هم رها نکرد چقدر داد زدم نَبُر شمر اعتنا نکرد قتلگاه جا نیست بدنه حسین من واسه چی پیدا نیست من میخوام برم کناره پسرم راه نیست بدنت سرده دیگه این شمر براچی بر نمیگرده همه چیز درده دست و پا زدن حسین و خسته تر کرده ــــــــــــــــــــــــــــــــ .🎤