. یکی آب بیاره آقام بی قراره لباش تشنه مونده میگه یا حسین دلم رو سوزونده میگه یا حسین آهای کنیزا یه کم یواش‌تر برسه صدای آقا نگاه کنید پا داره میکشه رو خاکا آهای کنیزا امون از این غم زنده شده داغ شب هشتِ محرم این علی اکبرم داره جون میده کم کم امون از این غم تنت روی بومه کار تو تمومه اگرچه کشیدی تو خیلی عذاب نمونده تن تو زیر آفِتاب ای داد بیداد خوبه گذار تو به ساربان نیفتاد سر تو دست خولی و سنان نیفتاد ای داد بیداد رحمی نداشتن اما یه پیرهن که برا تنت گذاشتن به روی سینه تو آقا پا نذاشتن رحمی نداشتن او میکشید و خنجر کهنه حنجرو نمی برید و زینب چه آهی از تو سینه میکشید و او میکشید و او میبرید و ناله‌ی زهرا مادرش رو میشنید و ای وایِ من زینب به مقتل میرسید و او میبرید و ‌👇