. 📋ای کشته ی فتاده به هامون حسین من ................................................ .(بند اول). ای کشته ی فتاده به هامون حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من قتلوک عطشانا ذبحوک عریانا دریای خون شده ، گودال قتلگاه زینب به سر زنان ، با اشک و سوز و آه هر کی می دید میگفت ، بیچاره خواهرت با کهنه خنجری می‌زد به حنجرت قتلوک عطشانا ذبحوک عریانا .(بند دوم). برلب رسیده از غم تو جان حسین من اهل حرم دریده گریبان حسین من می زنی تو دست و پا ، زیر تیغ و خنجرها قتلوک عطشانا ذبحوک عریانا می لرزه دست و پات ، می لرزه دست و پام می بره سر تو ما بین گریه هام زینب به سر زنان ، مادر به سر زنان خیره به مقتل ، چشمای ساربان قتلوک عطشانا ذبحوک عریانا ................................................ 📋شب جمعه بود ، مادرم میگفت 🏴 ............................................. .(بند اول). شب جمعه بود مادرم میگفت ، این نوحه رو بدید مقبل بنویسه بی حیا قاتل ، افتاده شاه در مشکل عذاب میدن ؛ حتی به مرکب هاشون آب میدن سرت جنگ ؛ تشنه سر میبرن که وقت تنگ حسین جانم .(بند دوم). شب جمعه بود مادرم میگفت ، این روضه رو بدید ریان بگه از تن به خون غلطان ، عطشان بدتره یا عریان ؟ چه نامردن ؛ سخته آب از دشمن طلب کردن جواب سنگه ؛ تشنه سر می‌برن که وقت تنگه حسین جانم .(بند سوم). شب جمعه بود مادرم میگفت ، سهم محتشم رو هم بردار بگه از تنی که شد نیزار ، نیزه بدتره یا مسمار ؟ زمین خورده ؛ پیرهنت زیر نیزه چین خورد پر از چنگه ؛ تشنه سر می‌برن که وقت تنگه حسین جانم ................................................ حاج مسعود پیرایش 👇