. چشمامو كه با گريه ميبندم انگاري ميشينم پاي شش گوش حس ميكنم كه ميگيري من رو ، بين آغوش ٢ دمادم ميگم با اشكم ميگم تا مرگم ميگم حبيبي حسين حرم لازمم پس كِى عازمم عزيز دلم حبيبي حسين حبيبي حسين ، حبيبي حسين كارم توو هرجاييكه مُختل شد اين نوكرت هر جا مُعطّل شد دو قطره اشك ريختم برات ديدم ، همش حل شد ٢ پس اشكم بِدِه كه حالم بَدِه گدات اومده حبيبي حسين بذار تا ابد تا زير لحد كنارت باشم حبيبي حسين حبيبي حسين ، حبيبي حسين زهرا برات ميخونه يارالي مادر بميره كه توو گودالي ديدم خودم توو عصر عاشورا ، كه پامالي ٢ چي اومد سرت كو انگشترت منم مادرت حبيبي حسين سرت توو تنور تنت خيلي دور كاش ميشدم كور حبيبي حسين حبيبي حسين ، حبيبي حسين