#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
🔸مفاخرۀ مهر و ماه🔸
در روايات ناب معصومين
در احادیث نغز اهل ولا
شرح نورانی مفاخرهایست
آیه آیه تمام نور هدی
روزی از روزها که در صحرا
فاطمه با علی سخن میگفت
از کرامات خالق یکتا
از عنایات ذوالمنن میگفت
ناگهان حین خوردن خرما
چید مولا رطب ز باغ جنان
نور حق جاری از لبانش شد
با گل خنده گفت: فاطمه جان!
هیچ دانی مرا نبی خدا
دوست دارد چو جان شیرینش
بیگمان او نمیدهد ترجیح
هیچکس را به یار دیرینش
گفت زهرا: نمیشود هرگز
که تو باشی عزیزتر از من
میوۀ قلب او منم زهرا
کی به جز فاطمهست پارۀ تن؟
هر دو رفتند با لبی خندان
نزد خورشید عشق، پیغمبر
گفت زهرا: پدر بگو امروز
من گرامیترم و یا حیدر؟
گفت پیغمبر امین با او:
تو و حیدر که روح و جان منید
همۀ هستیام شما هستید
که شما نور دیدگان منید
دوست دارم تو را حبیبۀ حق
بیشتر از همه در این دنیا
نزدم اما علی عزیزتر است
از تمام جهان و ما فیها
گفت مولا به فاطمه: بنگر
که گذشته شکوه من از حد
مادرم کیست؟ سورۀ تقوا
مادرم فاطمهست، بنت اسد
گفت زهرا به همسرش حیدر:
مادر من خدیجۀ کبراست
آنکه در جانفشانی و ایثار
بیبدل، بینظیر، بیهمتاست
گفت مولا علی: انا بن صفا
حیدرم! افتخار پرچم دین
خانۀ کعبه زادگاه من است
خادمم کیست؟ جبرئیل امین
گفت زهرا: منم ملیکۀ عرش
سورۀ رحمت خدای کریم
دختر خَاتَمُ النَّبِیینَم
آنکه دارد همیشه خلق عظیم
گفت مولا: که بوده پرچم دین
دم به دم روی شانههای علی
«وَ أنَا الضَّارِبُ عَلَى التَّنزِیل»
چه کسی میرسد به پای علی؟...
شیرمرد جدال باطل و حق
قهرمان شجاع مکه منم
تیغ من تیغ عدل و انصاف است
سرور اوصیا، ابالحسنم
گفت زهرا: که در شب معراج
پدرم رفت سوی عرش خدا
نسبت قرب او و حضرت حق
«قابَ قَوسین» بود «اَو اَدنی»
منم آن بانویی که بسته شده
عقد من در حضور رب جلیل
خادمانم ملائک جنت
همکلامم فرشتۀ راحیل...
گفت مولا: منم همان حیدر
که به اصحاب کهف گفته سخن
بهترین بندۀ خدا علیام
از نبیام من و نبیست ز من
روز محشر ولایتم، میزان
مرتضایم، قسیم جنت و نار
بر مدار دو چشم من گردد
آسمان و زمین و لیل و نهار...
نامم از نام حق گرفته شده
ربّ من «عالی» است و من «علی»ام
سرّ آیات حاء و میم کتاب
آیه آیه حقیقت جلیام
گفت زهرا: منم که روز ازل
سورۀ رحمت آفریده شدم
بانوی بهترین زنان جهان
من همانم که برگزیده شدم
هل أتی، کوثر و مباهلهام
طاء و سین کتاب ربّ ودود
آیه در آیه حسن و روشنیام
آفتاب بهشت صبح وجود
ربّ من «فاطر السماوات» است
نامم از نام اوست «فاطمه»ام
من پناه تمام اهل جهان
در صف حشر و روز واهمهام...
مرتضی گفت: بر روی آدم
باب توبه به لطف من وا شد
فاطمه گفت: از تفضل من
زیر برگ نجاتش امضا شد
گفت مولا: منم سفینۀ نوح
کشتیام کشتی نجات بشر
گفت زهرا: منم صراط نجات
رهروان مناند اهل نظر
گفت مولا: که سورۀ طورم
گفت زهرا: کتاب مسطورم
مرتضی گفت: مصحف نورم
فاطمه گفت: بیت معمورم...
گفت حیدر: منم چو جان نبی
گفت کوثر: منم چو روح رسول
گفت مولا: منم صحیفۀ حق
گفت زهرا: منم حبیبه، بتول
مرتضی گفت: رستگاری خلق
بسته بر رشتۀ ولای من است
فاطمه گفت: روشنای بهشت
جلوۀ نور ربنای من است
گفت پیغمبر خدا: زهرا!
بوسه زن بر سر علی و ببین
که هزاران ملک به یاری او
آمدند از بهشت و عرش برین
فاطمه رو به سوی حیدر کرد
گفت: عشقت همه وجود من است
همۀ هستیام فدای تو باد
که ولای تو تار و پود من است
ولیالله رو به فاطمه گفت:
عشق تو در گل و سرشت من است
تویی امید و آرزوی دلم
با تو این زندگی بهشت من است
با حدیث مفاخره دل ما
شد پر از نور ایزد ازلی
متبرک به نام فاطمه شد
لحظه لحظه به یُمن نام علی...
✍
#یوسف_رحیمی
📜 مطالعه متن کامل حدیث مفاخره