. 1403 بند1⃣ اسم اعظم می خوای فقط بگو یا حسین شوق زندگی حقیقی ما حسین غرق دنیا بودم همیشه وقت اذون اول وقت شده نماز من با حسین میشمرم لحظه ها رو تا اذون تا که با خدای تو عشق بازی کنم سجده می کنم روی مُهر تو که توی ذهنم رویا سازی کنم توی رویام بیام به کربلا تا یکم این دل تنگو راضی کنم رویامه حرم تو دنیامه حرم تو مرحم واسه ی همه دردامه حرم تو دل تنگ حرمتم بند2⃣ خاک کرب و بلات شفای درد منه مژده ی بهار، توو خزون زرد منه تسبیح تربتت که توی دستم باشه گرمی دست تو، تو دست سرد منه من به شوق وصل تو دم به دم ذکر یا منتهی الرجایا میگم بعد هر نمازم با تربتت تسبیحات حضرتِ زهرا میگم تربتو میذارم روی چشام اللهم الرزقنا کربلا میگم حیرون حرمتم گریون حرمتم عاشورا خدا بخواد مهمون حرمتم دل تنگ حرمتم بند3⃣ من که واست یه عمره بی قرارم آقا هیچ کسی رو مثل تو دوست ندارم آقا لحظه ای که منو تو خاک میذارن میرن وقت بی کسی هام، چش انتظارم آقا رحمت الله واسعه تویی غبار صحنت شفیع محشره تربت تو روز ولادت و لحظه ی تلقین به کام نوکره توی دنیا میشه سعادت و واسه ی قبرم امید آخره کار تو کرامته عادتت سخاوته از حالم با خبری آرزوم شهادته محتاج کرمتم شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇