قالب شعر : قطعه عالم به علی نازد و مولا به ابالفضل صد جان گرامی همه قربان ابالفضل مجنون شده لیلا ز دو ابروی کمانش آواره کـند گـردش چـشمـان ابالفضل چـشمان دل گـشا و ببین موج الهی در پیچ و خم زلف پریشان ابالفضل بهر چه روانی به هر کوی پی ساقی عالم شده میخانه ی مستان ابالفضل درد مـرا کـه هـیچ طبیبی دوا نکرد بـیـمارم و مـحتاج به درمان ابالفضل گـل های فاطمی به تـمنای جرعه آب چشم امیدشان همه دستان ابالفضل دشـمـن فـزون به دور عـلـمدار کربلا در حیرتند ز چهره ی خندان ابالفضل افـتاده بـر زمـین دو بـازوی وی اگر بنگر تو مشک آب به دندان ابالفضل دریا دلان گدای در خـانه اش هـمه شد موسوی گدای گدایان ابالفضل