اربعین، قسمتِ خوبان شد و من جا موندم!
رفیقام یکی یکی رفتن و من تنها موندم…
من که کم نذاشتم این محرمی، برا غمت
یه ماهه آواره ام؛ تو ماتمِ محرمت…
آقا من پیرهن مشکی، یه ماهه که تنمه
خش داره صدام…
دلیلشم، حسین گفتنمه…
چی میشد؛ منم صدا میکردی و میومدم؟
کم تو این شبا؛ برا غمِ تو سینه نزدم…
چی میشد منم تو اربعین؛ بین الحرمین خسته و زخمی بیام؟
بگم دخیلک یا حسین!
عکسای رفیقامو میبینم و دق میکنم…!
شبا بعد روضه توی خونه؛ هق هق میکنم…
حسین، حسین…
فکر نکن قهرمو و با تو درد و دل نمیکنم…!
کربلام نیام
بدون… من تورو ول نمیکنم!
مگه من چندتا ارباب دارم…
راضیم ازت! نه دلخوری دارم نه بغض و خشم
نوکری خوبه که هرچی بگه ارباب؛ بگه چشم
نیام؟ چشم!
من نیومدم حرم؛ عیب نداره فدا سرت
آخ بمیرم؛ برا زخمِ کف پای دخترت